Give Somebody a Cold Shoulder
معنی: به سردی با کسی رفتار کردن، به کسی کم محلی کردن
What have I done to him? He gave me the cold shoulder the whole evening at the party.
مگر من با او چکار کردهام؟ او در مهمانی تمام بعد از ظهر را به من کم محلی کرد.
Holy cow!
توضیح: از این اصطلاح بیشتر برای بیان احساساتی مانند غافلگیری یا عصبانیت استفاده میشود. این اصطلاح میان نوجوانان بسیار شایع است.
"Holy Cow!" she said as she saw his car after the horrible accident.
او وقتی ماشینش را پس از آن تصادف وحشتناک دید گفت: «خدای من!»
Holy cow! How did she do that?
خدای من! او چطور این کار را کرد؟
Stick Out One's Neck
معنی: ریسک کردن، خطر کردن
Why should I stick my neck out for them?
چرا باید خودم را به خاطر آنها به خطر بیاندازم؟
Shake a Leg
معنی: شتاب کردن، عجله کردن
- Mary, you always take such a long time to put on your makeup. Come on, shake a leg!
- I'll be finished in a minute. Be patient.
- You've got to hurry or else we won't arrive on time to see the last show.
- مری، تو همیشه کلی طول میکشه که خودت رو آرایش کنی. بجنب دیگه!
- تا یک دقیقه دیگه کارم تموم میشه. صبر داشته باش.
- باید عجله کنی، وگر نه برای دیدن آخرین نمایش به موقع نمیرسیم.
Not to have a leg to stand on
توضیح: دلیلی برای اثبات سخن خود نداشتن
He won't have a leg to stand on unless he can prove that ...
او دلیلی برای اثبات گفته خود نخواهد داشت مگر اینکه بتواند ثابت کند که ...
Without evidence, we don't have a leg to stand on.
بدون مدرک ما هیچ دلیلی برای اثبات گفته خود نداریم.
All thumbs
معادل فارسی: دست و پا چلفتی، بی دست و پا
- Hey, Bea. Can you help me out? I don't seem to be able to button up the back of my dress.
- Sure. Let's see if I can do it for you.
- I guess I'm all thumbs because I'm so nervous. I'm already late for my date.
- Well, I suppose that being so nervous would make you clumsy and awkward. But don't worry, I'm sure your date will wait.
- هی،بی. میتونی کمکم کنی؟ فکر نمیکنم بتونم دکمههای عقب لباسم رو ببندم.
- البته. بزار ببینم میتونم این کار رو برات بکنم.
- فکر کنم دست و پا چلفتی شدم آخه خیلی عصبی هستم. الآن برای قرار ملاقات دیرم شده.
- خب، گمان کنم عصبی بودن تو رو اینقدر بیدست و پا میکنه. اما نگران نباش، مطمئنم که دوستت منتظر می مونه.
Go to the dogs
معنی: مخروبه شدن
Have you seen their house lately? It's really gone to the dogs.
It's true that it has become run-down and in serious need of repair, but I'm sure that it can be fixed up to look like new.
اخیراً خانه آنها را دیدهای؟ آن واقعاً به مخروبه تبدیل شده است. این درست است که مخروبه شده است و به تعمیرات اساسی نیاز دارد، اما من مطمئنم که میتواند (طوری) تعمیر شود که نو به نظر برسد.
Fishy
معنی: عجیب، مشکوک
When the security guard saw a light in the store, it seemed to him that there was something fishy going on. He called the central office and
explained to his superior that he thought something strange and suspicious was occurring.
وقتی نگهبان نوری را در مغازه مشاهده کرد، به نظرش رسید که چیز مشکوکی در حال اتفاق بود. او با دفتر مرکزی تماس گرفت و به مافوقش گفت که به گمان او چیز عجیب و مشکوکی در حال وقوع بود.
People who live in glass houses shouldn't throw stones
توضیح: وقتی کسی خودش هم مقصر است نباید دیگران را سرزنش کند.
Janet has often criticized her friend, Lois for driving too fast, yet she herself has had her license suspended for exceeding the speed limit. Lois once tried to tell her that people who live in glass houses shouldn't throw stones, but it didn't do much good. Janet simply didn't accept the fact that she should not pass judgment on other people when she is just as bad as they are.
جانت همیشه دوستش لوئیس را بخاطر اینکه با سرعت زیاد رانندگی میکند، سرزنش میکند، درحالیکه خودش بخاطر سرعت غیرمجاز گواهینامهاش توقیف شده است. لوئیس یک دفعه سعی کرد به او بگوید که وقتی خودت هم مقصر هستی نباید دیگران را سرزنش کنی، اما این زیاد فایده نداشت. جانت این حقیقت را قبول نکرد که نباید در مورد دیگران حکم صادر کند وقتی که به اندازه آنها مقصر است.
Get off someone's back
معنی: دست از سر کسی برداشتن
- Hey, John. I'm bored. Come on, let's go out and do something.
- Sorry, I'm right in the middle of studying for a physics exam. I won't be able to make it tonight.
- You've been studying for a long time. Why don't you take a break?
- Get off my back! I can't go anywhere!
- OK, I'll stop bothering you only if you promise to let me know the minute you're finished.
- هی، جان. من خسته شدم. بیا بریم بیرون یه کاری بکنیم.
- متأسفم، الآن دارم خودم رو برای یک امتحان فیزیک آماده میکنم. امشب نمیتونم بیام.
- تو خیلی وقته که داری درس میخونی. چرا یک کم استراحت نمیکنی؟
- دست از سرم بردار! من هچ جا نمیتونم بیام!
- باشه، دیگه اذیتت نمیکنم فقط به این شرط که قول بدی هر موقع کارت تموم شد بهم بگی.