سیدرضا هادیان فر، مترجم و مدرس زبان انگلیسی
سیدرضا هادیان فر، مترجم و مدرس زبان انگلیسی

سیدرضا هادیان فر، مترجم و مدرس زبان انگلیسی

اصطلاح شماره 27

Under the weather

معنی: ناخوش، بدحال


 

- I stayed home from work because I was feeling under the weather.

- من سر کار نرفتم و خانه ماندم، زیرا احساس کسالت می کردم.

- When you catch cold, you feel under the weather.

- وقتی آدم سرما می خورد، احساس کسالت می کند.

اصطلاح شماره 26

Rain cats and dogs

معنی: سخت و شدید باریدن


 

- It's raining cats and dogs today! I wish I'd brought my umbrella to school!

- امروز دارد باران خیلی شدیدی می بارد. ای کاش چترم را به مدرسه می آوردم.

اصطلاح شماره 25

Keep something under your hat

معنی: چیزی را از دیگران مخفی نگه داشتن


 

- You should keep the news under your hat.

- تو باید این خبر را از بقیه مخفی نگه داری.

اصطلاح شماره 24

Drive somebody up the wall

معنی: کسی را عصبانی کردن
 


 

- That noise is driving me up the wall.

- آن صدا دارد من را عصبانی می کند.

- The news will drive him up the wall.

- آن خبر او را عصبانی خواهد کرد.

اصطلاح شماره 23

Don't count your chickens (until they've hatched)

معادل فارسی: جوجه را آخر پاییز می شمارند.
 


 

- Next Friday I will finally be able to pay you back that money I owe you.

- I won't  count my chickens until they have hatched.

- جمعه آینده بالاخره می توانم آن پولی که به تو بدهکار هستم را پس بدهم.
- جوجه را آخر پاییز می شمارند (بعداً معلوم می شود).

اصطلاح شماره 22

Be in the same boat

توضیح فارسی: در شرایط مشابهی بودن (از لحاظ سختی)

She and her classmates all have to prepare for an exam this week. They're all in the same boat.

او و همه همکلاسیهایش مجبور هستند خودشان را برای یک امتحان در این هفته آماده کنند. همه آنها همین وضع را دارند.

اصطلاح شماره 21

Once in a blue moon

معنی: گهگاه، به ندرت


 

- Once in a blue moon my wife and I eat at a very expensive restaurant.

- گهگاه من و همسرم در یک رستوران بسیار گرانقیمت غذا می‌خوریم.

- Snow falls on the city of San Diego once in a blue moon.

- به ندرت در شهر سان دیگو برف می‌بارد.

اصطلاح شماره 20

When pigs can fly

معنی: به همین خیال باش، وقت گل نی

- I'm going to buy a big car by the end of the year.

- Yes, when pigs can fly!

- میخواهم تا آخر سال یک ماشین بزرگ بخرم.

- به همین خیال باش!

 

اصطلاح شماره 19

Have a Bone to Pick with Someone

معنی: از کسی گله کردن

I have a bone to pick with you. Did you eat that chocolate mousse I was saving for my tea?
 

من می‌خواهم از تو گله کنم. تو آن شکلاتی را که برای چای‌ام نگه داشته بودم خوردی؟

اصطلاح شماره 18

Get the Axe

معنی: اخراج شدن

Senior staff are more likely to get the axe because the company can't afford their high salaries.

احتمال اینکه کارکنان ارشد اخراج شوند بیشتر است، زیرا شرکت نمی‌تواند از عهده حقوق بالای آنها بر بیاید.