آمد زیر ابروشو برداره، چشمش را کور کرد
S/he tried to pluck under her/his eyebrow, but blinded the eye
******
اگه هفت تا دختر کور داشته باشه، یکساعته شوهر میده
If s/he has seven blind daughters, s/he will marry them in an hour
******
آبکش و نگاه کن که به کفگیر میگه تو سه سوراخ داری
Look at the strainer that tells the skimmer: You have three holes
******
از نو کیسه قرض مکن، قرض کردی خرج نکن
Don`t borrow from a baby-boomer, if you borrow, don`t spend it
******
یک شروع خوب، پایان خوبی در پی دارد
خشت اول چون نهاد معمار کج
تا ثریا میرود دیوار کج
A good beginning makes a good ending
******
تا تنور داغه نونو بچسبون
strike while the iron is hot
******
با یه تیر دو نشون زدن
kill two bird with one stone
******
یعنی دود از کنده بلند میشه
the life is between the old dogs
******
دستش نمک نداره !
His cake is dough
******
پا توی یک کفش کردن
Harp on one string
******
آبشان تو یک جوی نمیرود
They will never go in double harness
******
میانه روی بهترین کارهاست
Neither extreme is good
******
پایت را به اندازه گلیمت دراز کن
Cut your coat according to your cloth
******
هرکه بامش بیش برفش بیشتر
A great ship must have deep water
******
دو صد گفته چون نیم کردار نیست
Action speak louder than words
******
در را قفل کن همسایه ات را دزد نکن
Better a lock than doubt
******
جوینده یابنده است
He that seeks finds
******
آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است
Speaks the truth and shame the devill
******
آب از دستش نمیچکه ! ( کنایه از خسیسی)
Water does not trickle out of his hand
******
خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت ش
When you are in Rome , do as Romans do
******
مرگ حق است . اما فقط برای همسایه
All men think all men are mortal but themselves
******
مرگ یه بار شیون هم یه بار
Better face a danger once than be always in danger
******
آب رفته به جوی بر نمیگردد
روغنی که ریخت نمیتوان آن را جمع کرد
No use so crying over split milk
******
در عفو لذتی است که در انتقام نیست
Nothing is so grand as forgiveness
******
مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسه
A burnt child dreads the fire
******
با یک دست نیمتوان دو هندوانه برداشت
Between tow stools one falls to the ground
******
بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
Human blood is all of a colour
******
یه سال بخور نون و تره ، صد سال بخور نون کره
Eat bread and leek for one year, eat bread and butter for a hundred years
******
هیچ گلی بی خار نیست
there is no rose without a thorn
******
چوب خدا صدا نداره
the mill of God grid slowly,yet they grid exceedly small
******
حساب حسابه ، کاکا برادر
short reckoning makes long friendes
******
شتر در خواب بیند پنبه دانه ، گهی لف لف خورد گه دانه دانه
The cat dreams of mice
******
اول همسایه ات را بشناس بعد خانه را بخر
You must ask your neighbour if you shall live in peace
******
در ناامیدی بسی امید است ، پایان شب سیه سفید است
The darkest hour is just before the dawn
******
خدا گر ز حکمت ببندد دری ، ز رحمت گشاید در دیگری
When one door shut , another opens
******
از تو حرکت از خدا برکت
Begin your web T and god will send you the thread
******
خواست ابروشو برداره زد چشمش را هم کور کرد
He went for wool , but came home shorn
******
دو صد گفته چون نیم کردار نیست
Saying and doing are two thing
******
چیزی که نپرسند تو از پیش مگوی
Speak when you are spoken to
******
نظافت قسمتی از ایمان است
Cleanliness is next to godliness
******
یک دیوانه سنگی را به چاه می اندازد که صد عاقل نمی توانند آن را در بیاورند
Fools tie knots , and wise men loose them
******
نوش دارو پس از مرگ سهراب !
After death , the doctor
******
خواستن توانستن است
Where there is awill there is way
******
نابرده رنج گنج میسر نمی شود
No pain , no gain
******
هیچ بقالی نمی گوید ، ماستش ترش است
Every cook praises his own broth
******
در خانه کسی که گربه نباشد موش کدخداست
When the cat is away , the mice will play
******
شنیدن کی بود مانند دیدن ؟
To see is to believe
******
مرگ با عزت بهتر از زندگی با ذلت است .
Honourable death is better an inglorious life
******
بدون پدر ، یا مادر می توان زندگی کرد ،ولی بدون خدا هرگز
One may live without father or mother but one can not live without god
******
خر ما از کره گی دم نداشت !
Having no pretention to begin with
******
مرگ خبر نمی کند .
Death keeps no calendar
******
گذر پوست( روباه ) به دباغ خانه هم می خوره .
Every fox must pay his own skin at the flayer`s
******
کم گوی و گزیده گوی چون دُر
کز اندک تو جهان شود پر
.Few words are best
******
ترس از مرگ بدتر از خود مرگ است.
.Fear of death is worse than death itself
******
پشتکار مادر خوش شانسی است.
.Diligence is the mother of good luck
******
در زمان شک کاری نکن.
.When in doubt, do nothing
******
امروز یک تخم مرغ بهتر است از فردا یک مرغ.
.Better an egg today than a hen tomorrow
******
تو هرگز نمیدانی چقدر کافی است مگر اینکه تو بیشتر ار اندازه بدانی.
.You never know what is enough unless you know more than enough
******
تجربه بهترین معلم است.
.Experience is the best teacher
******
خوش به حالت .
.good for you
******
خم به ابرو نیاورد.
.he didn`t tum a hair
******
خیلی گران است .
.A pretty penny
******
خیلی مهربان و بخشنده بودن .
.All heart
******
او در مرخصی است .
.He is on leave
******
به خدا قسم .
.Top left
******
رو راست بودن .
.Look someone in the eye
******
دست یاری دادن .
.Land a hand
******
ارزشش کمتر از این حرفهاست.
.A steal
******
یک تنه به میدان رفتن.
.Go it alone
******
با دیگران کنار امدن.
.Go halfway
******
سنگ جلوی پای کسی انداختن.
.Rock the boat
******
به گردن گرفتن مسئو لیت.
.Shoulder the responsibility
******
آفرین- احسنت.
.Good job
******
همدل بودن.
.See eye to eye
******
Horse of a different color *
معنی: یک موضوع دیگر، یک مطلب کاملاً متفاوت
Be in the same boat *
معنی: در شرایط مشابهی بودن (از لحاظ سختی)
Take it on the lamb *
معنی :در رفتن
Once in a blue moon *
معنی: گهگاه، به ندرت
Cat got your tongue *
معنی : موش زبانت را خورده
When pigs can fly *
معنی: به همین خیال باش، وقت گل نی
get in someone,s hair *
معنی : کسی را اذیت کردن
Have a Bone to Pick with Someone *
معنی: از کسی گله کردن
Jump down someones throat *
معنی: از دست کسی عصبانی شدن، با عصبانیت با کسی برخورد کردن
Get the Axe *
معنی: اخراج شدن
Shoot off one,s mouth *
معنی: لاف زدن، غلو کردن
Give Somebody a Cold Shoulder *
معنی: به سردی با کسی رفتار کردن، به کسی کم محلی کردن
Pull someone,s leg *
معنی: کسی را دست انداختن
!Holy cow *
معنی: از این اصطلاح بیشتر برای بیان احساساتی مانند غافلگیری یا عصبانیت استفاده میشود. این اصطلاح میان نوجوانان بسیار شایع است.
Get off someone,s back *
معنی: دست از سر کسی برداشتن
Drive somebody up the wall *
معنی:کسی را عصبانی کردن
People who live in glass houses shouldnot throw stones *
معنی: وقتی کسی خودش هم مقصر است نباید دیگران را سرزنش کند.
Keep something under your hat *
معنی:چیزی را از دیگران مخفی نگه داشتن
Fishy *
معنی: عجیب، مشکوک
A piece of cake *
معنی:مثل آب خوردن
Go to the dogs *
معنی: مخروبه شدن
Rain cats and dogs *
معنی: سخت و شدید باریدن
All thumbs *
معنی: دست و پا چلفتی، بی دست و پا
Under the weather *
معنی: ناخوش، بدحال
Not to have a leg to stand on *
معنی: دلیلی برای اثبات سخن خود نداشتن
Shake a Leg *
معنی: شتاب کردن، عجله کردن
Stick Out One,s Neck *
معنی: ریسک کردن، خطر کردن
Cross your finger *
معنی: برای موفقیت کسی یا اتفاق چیزی امیدوار بودن
Jump out of the frying pan and into the fire *
معنی: از چاله درآمدن و در چاه افتادن
| ||||
ترس
ما همیشه زبان را درس مشکلی تصور می کردیم که باید آنرا امتحان دهیم و بدین دلیل هرگز فرصت استفاه از آنرا بصورتی نیافتیم که از آن لذت ببریم.
تکیه بر محیط مبتنی بر متن
دنیای واقعی زبان، یک دنیای صوتی است. در حالی که سیستم آموزشی ما، دنیایی مبتنی بر متن بوده است و این باعث میشد که مشکل تلفظ نیز بر مشکلات بیشمار ما افزوده شود. بدلیل عدم زیستن در یک محیط واقعی صوتی با آن احساس بیگانگی میکنیم. نتیجه این سیستم آموزشی در آرمانی ترین شرایط تربیت مترجم بود، نه کسی که با زبان بتواند ارتباط برقرار کند.
تکیه بر گرامر
کاش ما زبان را با روش کودکان یاد میگرفتیم که کمترین اهمیتی برای دستورات پیچیده زبان نمیدهند. راستی ما، خود چقدر با گرامر زبان مادری خود آشنا هستیم؟ دستوات گرامری در تمامی زبانها یک موضوع کاملاً تخصصی و انتزاعی از زبان است و اگر نه اینست، پس اینهمه رشتههای دانشگاهی سطح بالا در رابطه با دستور زبان چه معنی میدهند؟ حرف زدن با رعایت دستورات گرامری زبانی پر از استثناء، مانند انگلیسی، تقریباً غیر ممکن است.
تأکید بر یادگیری لغات
آموزش ما، حفظ کردن فرهنگهای لغت بود، هر معلمی برای خود دیکشنری کوچکی میساخت که مجبور به حفظ آن بودیم. و متأسفانه هنوز هم کار به همین منوال است. در یک فرهنگ انگلیسی نگاهی به لغت GET یا TAKE بیندازید. دو صفحه معنی مختلف و گاه متضاد برای یک لغت، سردرگمی آدمی را در آموزش صد چندان میکند. فرق عمده زبان انگلیسی با زبان فارسی در این است که لغات در زبان انگلیسی عمدتاً وقتی معنی واقعی دارند که در کنار سایر لغات قرار میگیرند. مثلاً لغت Take معنی واضحی ندارد، در حالی که معنی عبارت Take off کاملا مشخص است.
اهمیت دادن به امر خواندن
در هر زبانی چهار عنصر عمده خواندن، نوشتن، صحبت کردن و گوش دادن وجود دارد. آنچه در سیستم آموزش رسمی ما بیش از همه به آن پرداخته شده است امر خواندن میباشد. در برخی از کلاسهای غیر رسمی نیز صحبت از هم زمانی چهار عنصر رفته است. اما وقتی ما در محیط واقعی زبان قرار میگیریم در مییابیم که اگر هدف فراگیری زبان باشد، عنصر خواندن و نوشتن اهمیت درجه چندم دارند، به این دلیل ساده که در تمامی زبانها افراد بی سواد آن جامعه نیز قادر با تکلم زبان مادری خود هستند.
A piece of cake
معادل فارسی: مثل آب خوردن
- I really prepared for that exam. It should be a piece of cake.
- من واقعاً خودم را برای امتحان آماده کرده ام. باید مثل آب خوردن باشد.
Jump out of the frying pan and into the fire
معادل فارسی: از چاله درآمدن و در چاه افتادن
- I know that you thought this part of the program was difficult, but wait until you sea the next part. You're jumping out of the frying pan and into the fire.
- من می دانم که شما فکر می کنید این بخش از برنامه مشکل بود، اما صبر کنید تا بخش بعدی را ببینید. شما دارید از چاله در می آیید و در چاه می افتید.
Lose one's head
معنی: دستپاچه شدن
- When Mel saw a dog in the street right in front of his car, he lost his head and drove into a tree.
- وقـتی مل سگی را در خیابان درست در مقابـل ماشینش دید، دستپاچه شد و بـه یک درخت زد.
Let the cat out of the bag
معنی: دهن لقی کردن، رازی را برملا کردن
- I wanted it to be a surprise, but my sister let the cat out of the bag.
- من می خواستم که آن یک سورپرایز باشد، اما خواهرم از دهنش پرید.
Keep an eye open on something
معنی: مراقب چیزی بودن
- We've asked the neighbors to keep an eye open on the house for us while we are away.
- ما از همسایه ها خواسته ایم که وقتی بیرون هستیم مراقب خانه باشند.
Cross your finger
توضیح: برای موفقیت کسی یا اتفاق چیزی امیدوار بودن
- we'll be crossing our fingers for you to pass your exam.
- امیدوارم در امتحانت قبول شوی.
- When you catch cold, you feel under the weather.
- وقتی آدم سرما می خورد، احساس کسالت می کند.