سیدرضا هادیان فر، مترجم و مدرس زبان انگلیسی
سیدرضا هادیان فر، مترجم و مدرس زبان انگلیسی

سیدرضا هادیان فر، مترجم و مدرس زبان انگلیسی

پسوندهای صفت ساز

صفات مشتق شده دارای علائم مخصوصی هستند؛ بشرح زیر:

 

1- پسوند ous را به آخر اسم می افزاییم و آن زا به صفت تبدیل می کنیم؛که البته در این موارد نیز شاهد تغییراتی در بعضی از اسم ها می باشیم:

 

صفت

 

-ous

اسم

معنی

واژه

معنی

واژه

مشهور

famous

شهرت

fame

زیاد دقیق- وسواسی

scrupulous

دقت زیاد- وسواس

scruple

محتاط- با احتیاط

cautious

احتیاط

caution

نگران

anxious

نگرانی

anxiety

ملاریائی

malarious

ملاریا

malaria

یکنواخت- خسته کننده

monotonous

یکنواختی- بی تنوعی

monotony

دارای شیب تند- شیبدار

precipitous

پرتگاه

precipice

شکاری

predacitous

طبیعت شکاریا هیبت شکار

predacity

تنگ چشم- خسیس

penurious

بی چیزی- بینوائی

penury

سخی- سخاوتمند

generous

سخاوت

generosity

نیرومند- قوی

vigorous

زور- نیرو

vigor

پست- فاسد

villainous

پستی- شرارت

villainy

خطرناک

dangerous

خطر

danger

پیروز

victorious

پیروزی

victor

جسور-با جرئت

courageous

جرئت- جسارت

courage

کنجکاو-عجیب

curious

تحفه- عجب

curio

یکنواخت-ملالت آور

tedious

یکنواختی

tedium

با شکوه- مجلل

glorious

شکوه و جلال

glory

بدخواه- کینه توز

malicious

بدخواهی

malice

سمی

poisonous

سم- زهر

poison

 

تشخیص صفات

تشخیص صفات:

صفت یا جامد است و یا از کلمه دیگر مشتق شده است.صفت جامد علامت مخصوصی ندارد و آن را از نقشی که در جمله دارد می شناسیم.

به چند مثال از صفات جامد توجه فرمایید:

Good

خوب

green

سبز

Bad

بد

dark

تیره

Large

بزرگ

bright

روشن

Small

کوچک

sharp

تیز

Big

بزرگ

clever

با هوش

Hot

داغ

lazy

تنبل

White

سفید

nice

قشنگ

red

قرمز

brown

قهوه ای

پسوند th

 

9- با پسوند th که به آخر بعضی از صفات افزوده می شود و گاهی تغییری در بعضی صفات ایجاد می کند.

 

اسم عامل

 

-th

صفت

معنی

واژه

معنی

واژه

گرمی- حرارت

warmth

گرم

warm

حقیقت

truth

راست- حقیقی

true

عمق- گودی

depth

عمیق

deep

مرگ

death

مرده

dead

پهنا- عرض

width

عریض- پهن

wide

قدرت

strength

قوی

strong

درازا

length

دراز

long

سلامتی- بهداشت

health

سالم

healthy

پهنا- عرض

breadth

پهن- عریض

broad

 

پسوند ness

 

8- با افزودن پسوند   ness به آخر بعضی از صفات اسم می سازیم.

 

اسم

 

-ness

صفت

معنی

واژه

معنی

واژه

خوشحالی- خوشبختی

happiness

خوشحال

happy

شایستگی

fairness

خوب- عادل- شایسته

fair

خشکی

dryness

خشک

dry

شلی- لقی- آزادی

looseness

شل- آزاد- رها

loose

خستگی

weariness

خسته

weary

تاریکی

darkness

تاریک

dark

تندی- فوریت

suddenness

ناگهانی- تند

sudden

نرمی- ملایمت

tenderness

نرم- ملایم

tender

ظرافت - مهارت

elaborateness

استادانه- ظریف- پرکار

elaborate

ناشنوایی

deafness

کر

deaf

مهربانی

kindness

مهربان

kind

استحکام- ثبات

firmness

محکم- سفت

firm

حٌزن- اندوه

sadness

غمگین

sad

آمادگی

readiness

حاضر- آماده

ready

وسعت- پهناوری

vastness

وسیع- پهناور

vast

آرامش- سکوت

calmness

آرام- ساکت

calm

خالی بودن- بیهودگی

emptiness

خالی

empty

عمل مفید بودن

usefulness

مفید

useful

علاقمندی

fondness

علاقمند

fond

بی دقتی- بی توجهی

carelessness

بی دقت- بی توجه

careless

پسوند –ist

 

7- پسوند –ist را به آخر بعضی از اسمها می افزاییم و آن را به یک اسم عامل(انجام دهنده) تبدیل می کنیم.

 

اسم عامل

 

-ist

اسم

معنی

واژه

معنی

واژه

شیمی دان

chemist

شیمی

chemistry

سرمایه دار

capitalist

سرمایه

capital

مستعمره نشین

colonist

مستعمره

colony

بد بین

pessimist

بد بینی

pessimism

فیزیک دان

physicist

فیزیک

physics

هنرمند

artist

هنر

art

اقتصاد دان

economist

اقتصاد

economy

خوش بینی

optimist

خوش بینی

optimism

***

 

اسم

 

-ible

صفت

معنی

واژه

معنی

واژه

امکان

possibility

ممکن

possible

ناپدیدی

invisibility

نامرئی

invisible

شکست ناپذیری

invincibility

شکست ناپذیر

invincible

حساسیت

sensibility

حساس

sensible

مسئولیت

responsibility

مسئول

responsible

قابل خوردن بودن

edibility

ماءکول-خوردنی

edible

or وure

 

6-علامت دیگر اسم or وure است که به آخر بعضی از صفات افزوده می شود و یا در اصل کلمه وجود دارد.مثال:

 

اســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم

معنی

واژه

معنی

واژه

شکوه- جلال

splender

عکس

picture

خُلق- شوخ طبعی

humor

اثاث و مبلمان خانه

furniture

رنگ

color

خصیصه

feature

همسایه

neighbor

درجه حرارت

temperature

ترس- وحشت

horror

فشار

pressure

احترام- شرف

honor

آینده

future

بندرگاه

harbor

فرهنگ- پرورش

culture

خیاط

tailor

کشاورزی

agriculture

 

پسوند y و ty

 

5-با پسوند  y و ty که به آخر بعضی از صفات افزوده می شود و گاهی تغییری در اخر صفت می دهند.

 

اسم

 

-y, -ty

صفت

معنی

واژه

معنی

واژه

مستعمره

colony

مستعمره ای

colonial

امکان

possibility

ممکن

possible

کمیابی

scarcity

کمیاب- نادر

scarce

سخت گیری

severity

سخت گیر

sever

بخشندگی- سخاوت

generosity

سخاوتمند

generous

حسادت

jealousy

حسود

jealous

خلوت- تنهائی

privacy

خصوصی-شخصی- خلوت

private

وفاداری

loyalty

با وفا

loyal

موثقیت- درستی

reliability

قابل اعتماد

reliable

سعادت- خوشبختی

prosperity

سعادتمند- خوشبخت

prosperous

دشمنی

hostility

دشمن

hostile

شگفتی- کنجکاوی

curiosity

کنجکاو- عجیب

curious

حساسیت

sensibility

حساس

sensible

امنیت- سلامتی

safety

امن- سالم

safe

پنهانی- رازداری

secrecy

سری- محرمانه

secret

اقتصاد

economy

اقتصادی

economic

حجب- حیا

modesty

محجوب- با حیا

modest

تنوع

variety

گوناگون

various

تراژدی- مصیبت

tragedy

غم انگیز

tragic

گنجایش- ظرفیت

capacity

گنجایش دار

capacious

پسوند های-ure -y -er -or -ce -ice -ist -our

 

4- پسوند های

-ure -y -er -or -ce -ice -ist -our

بعضی به فعل و بعضی به صفت افزوده می شوند تا منجر به ساخت اسم شوند:

 

اسم

, -ce

-ice, se

فعل

معنی

واژه

معنی

واژه

خدمت

service

خدمت کردن

serve

نصیحت

advice

نصیحت کردن

advise

طرح- نقشه

device

طرح کردن-نقشه کشیدن

devise

دفاع

defense

دفاع کردن

defend

سکوت

silence

ساکت کردن

silent

تظاهر

pretence

وانمود کردن

pretend

انتخاب

choice

انتخاب کردن

choose

رنجش

offense

رنجاندن

offend

تعلیق

suspense

معلق نگهداشتن

suspend

خرج- مخارج-صرف

expense

خرج کردن- صرف کردن

expend

 

اسم

 

-al

فعل

معنی

واژه

معنی

واژه

پیشنهاد

proposal

پیشنهاد دادن

propose

امتناع

refusal

امتناع کردن

refuse

احیاء- تجدید حیات

revival

زنده کردن- زنده شدن

revive

تصدیق- گواهی

approval

تصدیق کردن- قبول کردن

approve

انکار

denial

انکار کردن

deny

ورود

arrival

رسیدن

arrive

بقا

survival

زنده ماندن

survive

سعی- کوشش- محاکمه

trial

سعی و کوشش کردن

try

 

اسم

 

-er, -or

فعل

معنی

واژه

معنی

واژه

معلم

teacher

درس دادن

teach

متظاهر- وانمود کننده

pretender

وانمود کردن

pretend

بارفروش- دلال

dealer

معامله کردن

deal

نویسنده

writer

نوشتن

write

تاجر- کاسب

trader

تجارت

trade

نقاش

painter

نقاشی کردن- رنگ کردن

paint

سخنران

speaker

صحبت کردن

speak

جستجو کننده-کاوشگر

explorer

کاوش کردن

explore

تمیز کننده

cleaner

تمیز کردن

clean

کاشف

discover

کشف کردن

discover

مشاور- رایزن

advisor

نصیحت کردن

advise

سرپرست- ناظر

supervisor

سرپرستی یا نظارت کردن

supervise

هنرپیشه

actor

عمل کردن

act

هادی

conductor

هدایت کردن- رهبری کردن

conduct

مخترع

inventor

اختراع کردن

invent

خالق

creator

خلق کردن

create

مترجم

translator

ترجمه کردن

translate

واگذار کننده- انتقال دهنده

transferor

واگذارکردن- انتقال دادن

transfer

مستخدم-خدمتگزار

servitor

خدمت کردن

serve

هوانورد

aviator

هوانوردی کردن

aviate

پسوند -ence و-ance

 

3- با پسوند -ence و-ance که به اخر فعل افزوده می شود:

 

اسم

 

-ation

فعل

معنی

واژه

معنی

واژه

تحمل- بردباری

endurance

تحمل کردن

endure

وجود

existence

وجود داشتن

exist

قیافه- ظاهر

appearance

ظاهر شدن

appear

اصرار

insistence

اصرار کردن

insist

وراثت-میراث

inheritance

وارث شدن

inherit

مطابقت- مکاتبه

correspondence

مطابق بودن- مکاتبه کردن

correspond

اتفاق

occurrence

اتفاق افتادن

occur

رجحان

preference

ترجیح دادن

prefer

وابستگی

dependence

بستگی داشتن

depend

اصرار

persistence

اصرار کردن

persist

آشفتگی- مزاحمت

disturbance

مختل کردن- بهم زدن- آشفتن

disturb

پذیرش

acceptance

قبول کردن- پذیرفتن

accept

دوری- اجتناب

avoidance

دوری جستن

avoid

نگهداری- حفاظت

maintenance

حفظ کردن-نگهداری کردن

maintain

مقاومت

resistance

مقاومت کردن

resist

تسلیت

condolence

تسلیت گفتن

condole

بیمه

insurance

بیمه کردن

insure

ایفا- اجرا- عمل

performance

انجام دادن

perform

اذیت- مزاحمت

annoyance

اذیت کردن

annoy

برتری- فضیلت

excellence

برتری داشتن- بهترین بودن

excel

 

پسوند ment

 

2- با پسوند ment که به آخر فعل افزوده می شود:

 

اسم

 

-ment

فعل

معنی

واژه

معنی

واژه

بهبودی- پیشرفت

improvement

بهتر کردن- پیشرفت کردن

improve

حرکت

movement

حرکت کردن

move

مدیریت

management

اداره کردن

manage

تعجب

astonishment

بتعجب انداختن

astonish

هیجان

excitement

تحریک کردن

excite

نیل- موقعیت

achievement

نایل شدن

achieve

بحث و مشاجره

argument

بحث و مشاجره کردن

argue

قضاوت

judgment

قضاوت کردن

judge

ترقی- پیشرفت- توسعه

development

ترقی دادن- پیشرفت کردن

develop

ترتیب- نظم

arrangement

ترتیب دادن

arrange

اندازه گیری

measurement

اندازه گیری کردن

measure

سرگرمی

amusement

سرگرم کردن

amuse

استخدام

employment

استخدام کردن

employ

سرمایه گذاری

investment

سرمایه گذاری کردن

invest

رفتار- معالجه

treatment

رفتار کردن- معالجه کردن

treat

تعجب

amazement

بتعجب انداختن

amaze

تنبیه- مجازات

punishment

تنبیه کردن

punish

لذت

enjoyment

لذت بردن

enjoy

احتیاج

requirement

احتیاج داشتن

require