زبانآموزان اغلب مرتکب اشتباه میشوند و با تکرار اشتباهات آنها را تقویت میکنند. برای پرهیز از این اشتباهات لازم است نکات زیر را همواره بخاطر داشته باشید:
1- از زبان ساده استفاده کنید. بعضی از مبتدیها تلاش میکنند از جملات پیچیده (مثلاً با استفاده از زمان حال کامل یا جملات شرطی) در نوشتار یا گفتارشان استفاده کنند و بدین ترتیب همیشه مرتکب اشتباهات فاحشی میشوند. شما این کار را نکنید! اگر به تازگی شروع به نوشتن یا صحبت کردن به انگلیسی کردهاید بایستی آنچه را که میتوانید بگویید (جملات سادهای که بارها دیدهاید) نه آنچه را که دوست دارید (جملات پیچیده).
2- آهسته و با دقت عمل کنید. در ابتدا سعی کنید بسیار آهسته، ولی با دقت بنویسید. مثلاً شاید لازم باشد برای نوشتن ایمیل یا متنی با ده جملهی صحیح دو ساعت وقت صرف کنید، زیرا باید جملاتتان را چندین بار مرور کنید تا اشتباهاتتان را پیدا کنید. همیشه از یک دیکشنری استفاده کنید تا مطمئن شوید کلمات را به درستی بکار بردهاید. هنگام تایپ کردن هم حتماً از برنامههایی مانند Microsoft Word استفاده کنید تا به بسیاری از اشتباهات املایی و دستوری خود پی ببرید.
|
در برنامهی Microsoft Word اشتباهات املایی با خطوط زیگزاگ قرمز رنگ نشان داده میشوند. کافی است روی کلمه مورد نظر راست کلیک کرده و از منوی ظاهر شده، کلمهی مورد نظر را انتخاب کنید. |
هنگام حرف زدن عجله نکنید و شمرده صحبت کنید. بهتر است قبل از ادای یک جمله، آن را در ذهنتان مرور کنید.
3- اگر مطمئن نیستید که چطور باید چیزی را بگویید، اصلاً آن را نگویید. اگر نمیتوانید چیزی را به درستی بگویید، تقریبا همیشه بهتر است که اصلاً آن را نگویید. شما که نمیخواهید عادتهای غلط را در خودتان تقویت کنید. شما میتوانید عبارت یا جملهی صحیح را در یک دیکشنری (در قسمت جملات نمونه) و یا در اینترنت جستجو کنید. اما هنگام صحبت کردن شما فرصت کافی برای انجام این کارها را ندارید، بنابراین بهتر است که چیز دیگری بگویید – چیزی که مطمئن هستید درست است.
4- هنگام نوشتن همیشه جستجو کنید. هر موقع که مطمئن نبودید که چطور از یک لغت استفاده کنید، آن را در یک دیکشنری خوب جستجو کنید تا جملات نمونهی مرتبط با آن را بیابید. اگر چیزی نوشتید و از درست بودن آن مطمئن نبودید، میتوانید در اینترنت با استفاده از یک موتور جستجو (مثلاً گوگل) آن را جستجو کنید. اگر شمار زیادی از صفحات، عبارت یا جملهی شما را در بر داشتند، در این صورت (به احتمال خیلی زیاد) جمله یا عبارت شما درست است. دیکشنریـها و موتورهای جستجو بایستی بطور روزمره مورد استفادهی زبانآموزان قرار بگیرند، مخصوصاً اگر به تازگی نوشتن را آغاز کرده باشند.
5- به تفاوتهای بین انگلیسی و زبان مادریتان توجه کنید. گاهی اوقات زبانآموزان حتی متوجه نیستند که چقدر زبان انگلیسی با زبان مادریشان متفاوت است. آنها موقع صحبت کردن کلمات را به صورت لفظ به لفظ از زبان اصلیشان ترجمه میکنند و گمان میکنند که جملاتشان صحیح هستند.
همیشه سعی کنید هنگام گوش کردن یا خواندن متون انگلیسی به چیزهایی مانند ترتیب لغات، حروف تعریف، حروف اضافه و زمان افعال دقت کنید. جملات انگلیسی را با معادلهای آنها در زبان اصلیتان مقایسه کنید و به تفاوتهای موجود در کلمات و ترتیب آنها دقت کنید.
خیلی زود اقدام به صحبت کردن یا نوشتن نکنید
اگر به نکاتی که در بالا بدان اشاره شد کاملاً توجه میکنید و همچنان موقع صحبت کردن مرتکب اشتباهات زیادی میشوید (بیش از 1 اشتباه در هر 3 جمله)، باید برای مدتی فقط به نوشتن بپردازید. به نکات زیر توجه کنید:
1- اول بنویسید، بعد صحبت کنید. نوشتن از صحبت کردن آسانتر است، زیرا: 1)لازم نیست تلفظ خوبی داشته باشید (اما لازم است املای شما خوب باشد)، 2)میتوانید خیلی آهسته بنویسید، 3)میتوانید از دیکشنری، اینترنت و... بهره بگیرید. بنابراین، این فکر بسیار خوبی است که ابتدا به تمرین نوشتن بپردازید تا مهارت لازم برای ساختن جملات صحیح هنگام صحبت کردن را پیدا کنید.
2- تا نحوهی تلفظ اصوات انگلیسی را نیاموختهاید، اقدام به صحبت کردن نکنید. شما باید قبل از اینکه اقدام به صحبت کردن کنید بتوانید همهی حروف صدادار و بیصدا را بطور واضح تلفظ کنید. در غیر این صورت ممکن است تلفظهای نادرست در ذهنتان ماندگار شوند.
3- اگر تلفظ صحیح کلمهای را نمیدانید، اصلاً آن را ادا نکنید. شما باید تلفظ صحیح همهی کلماتی را که به کار میبرید، بدانید. در غیر این صورت به خودتان آموزش غلط خواهید داد و همیشه آن کلمه را اشتباه تلفظ خواهید کرد.
اگر حتی زمانی که آرام و با دقت مینویسید (همانطور که در بالا شرح داده شد) باز هم مرتکب اشتباهات زیادی میشوید (بیش از 1 اشتباه در هر 3 جمله)، شما احتمالاً باید مدتی دست از نوشتن بردارید و به جای آن روی شنیدن و خواندن تمرکز کنید.
به خاطر داشته باشید که در ابتدا باید حجم زیادی از جملات انگلیسی را در ذهنتان وارد کنید و بعد به ساختن جملات خودتان اقدام کنید. فعالیت اصلی شما باید شامل خواندن و شنیدن باشد. هر چقدر مغز شما جملات بیشتری را جذب کند، به همان نسبت توانایی آن برای بیان جملات انگلیسی بیشتر میشود.
آنچه در کلاسهای زبان اتفاق میافتد
ترتیب پیشنهادی ما برای فراگیری یک زبان خارجی عبارتست از: 1-تلفظ2- ورودی(خواندن و شنیدن) 3-نوشتن 4-صحبت کردن. متأسفانه در کلاسهای زبان کاملاً برعکس عمل میشود. تقریباً در هیچیک از دورههای آموزش زبان در ابتدای کار به شما تلفظ آموزش داده نمیشود. در عوض شما را مجبور به صحبت کردن و نوشتن میکنند، مثلاً به انگلیسی از شما سؤال میکنند یا از شما میخواهند یک مطلب به انگلیسی بنویسید. بدین ترتیب آنها شما را مجبور به اشتباه کردن میکنند.
چگونه تمرین میتواند به انگلیسی شما لطمه بزند؟
اگر از دیگران بپرسید: «چگونه میتوانم یاد بگیرم که بهتر انگلیسی صحبت کنم؟»، بسیاری از آنها خواهند گفت: «تا میتوانی انگلیسی حرف بزن و بنویس.» تمام کلاسهای زبان پر از فعالیتهایی است که شامل صحبت کردن و نوشتن است. وقتی مربیتان از شما میخواهد که در کلاس به انگلیسی صحبت کنید و یا یک مطلب بنویسید، شما از خودتان جملات انگلیسی میسازید. گمان میرود که این نوع فعالیتها و تمرینها برای تقویت انگلیسی شما مفید باشند.
ما هم موافقیم که تمرین برای فراگیری صحیح زبان مفید و حتی لازم است. پس مشکل کجاست؟ مسئله این است که برای بسیاری از زبانآموزان، «صحبت کردن» یا «نوشتن» به معنی «بسیار اشتباه کردن» است. خیلیها در هر جمله مرتکب حداقل یک اشتباه میشوند!
اگر شما اشتباهات زیادی مرتکب نمیشوید، میتوانید به انگلیسی صحبت کنید یا بنویسید و این میتواند برای شما مفید باشد. ولی اگر اشتباهات شما زیاد باشد، هر موقع که چیزی مینویسید یا صحبت میکنید، اشتباهاتتان را نیز تقویت میکنید. زیرا همینطور که مینویسید یا صحبت میکنید، مرتباً اشتباهاتتان را نیز تکرار میکنید و بدین ترتیب عادتهای غلط در شما قویتر میشوند.
از اشتباه کردن دست بکشید!
گفتیم که برای فرا گرفتن زبان انگلیسی به تمرین نیاز دارید. در عین حال گفتیم که وقتی که شما تمرین میکنید، اشتباهاتتان را هم تقویت میکنید. اما چطور میتوان با این پارادوکس کنار آمد؟!
راه حل آن ساده است: هرگز اشتباه نکنید!
اگر به تازگی شروع به آموختن زبان کردهاید و احساس میکنید که خیلی ضعف دارید و میزان اشتباهات شما زیاد است (بیشتر از یک اشتباه در هر 3 جملهای که مینویسید یا میگویید)، فعلاً نه چیزی بنویسید و نه چیزی بگویید. در عوض سعی کنید با گوش کردن و خواندن متون (ساده) انگلیسی، زبان خود را تقویت کنید (توجه داشته باشید که صحبت کردن، گرامر یا دایرهی لغت شما را تقویت نمیکند). بعد از مدتی که مهارتهای لازم را فرا گرفتید میتوانید کمکم اقدام به تمرین صحبت کردن یا نوشتن کنید، اما فقط باید از جملات مشابه جملاتی که میدانید درست هستند استفاده کنید (یا کپی کنید). در ابتدا باید فقط از جملات بسیار ساده، اما صحیح استفاده کنید و به مرور زمان که پیشرفت میکنید میتوانید ساختارهای پیچیدهتری را بکار ببرید. بدین ترتیب (با کپی کردن جملات صحیح) دیگر آموزههای غلط را در خودتان تقویت نمیکنید.
اشتباهات در تلفظ
پیشتر گفتیم که چگونه صحبت کردن و نوشتن همراه با اشتباه میتواند به گرامر و دایرهی لغت شما آسیب وارد کند، اما باید توجه داشته باشید که همین اتفاق میتواند برای تلفظ شما هم روی دهد.
تصور کنید که دارید با کسی به انگلیسی صحبت میکنید. شما نمیدانید که چگونه یک لغت بخصوص را تلفظ کنید، بنابراین آن لغت را به شیوهی خودتان – و البته بصورت نادرست – تلفظ میکنید. در دفعات بعد نیز آن لغت را باز به همین صورت تلفظ خواهید کرد و بدین ترتیب به تلفظ نادرست آن کلمهی خاص عادت میکنید. (هنگام خواندن متون هم باز همین اتفاق میافتد، زیرا شما جملات را در ذهنتان تلفظ میکنید.)
به نظر ما، تلفظ باید اولین چیزی باشد که در فراگیری انگلیسی میآموزید. شما باید پیش از انجام هر کار دیگری، مخصوصاً قبل از اقدام به صحبت کردن، تلفظ اصوات را فرا گیرید.شما باید تلفظ صحیح هر کلمهای را که میخواهید به زبان بیاورید، دقیقاً بدانید. توصیهی اکید ما این است که هر زمان لغت جدیدی را یاد میگیرید، حتماً تلفظ صحیح آن را هم بیاموزید.
وقتی که یک لغت جدید را در دیکشنریتان جستجو میکنید، یک علامت تیک (√) در کنار آن قرار دهید. در این صورت میتوانید هر موقع که به صفحهای «تیکدار» مراجعه میکنید، نگاهی سریع به کلمهی مورد نظر بیندازید تا ببینید آیا میتوانید معنی آن را بخاطر بیاورید. به این ترتیب لغات آموخته شده همیشه جلوی چشمان شما خواهند بود.
هنگامیکه در یک متن با لغت جدیدی روبرو میشوید، ابتدا سعی کنید معنی آن را از روی متن حدس بزنید، سپس به یک دیکشنری مراجعه کنید تا ببینید آیا حدس شما درست بوده است یا نه.
تنها به خواندن تعاریـف اکتفا نکنید. جملات نمونه حتی از تعاریف هم مهمتر هستند، چونکه آنها به شما نشان میدهند که چگونه یک لغت (یا یک اصطلاح) به کار برده میشود و اغلب به شما کمک میکنند تا معنی یک کلمه را بهتر درک کرده و به خاطر بسپارید. گاهی اوقات توضیح معنی یک لغت آن قدر سخت و پیچیده به نظر میرسد که جملات نمونه تنها راه درک معنی آن است.
به خاطر داشته باشید که بسیاری از کلمات بیش از یک معنی دارند. اولین معنی در دیکشنری همیشه آن چیزی نیست که شما به دنبال آن هستید. شما باید معانی دیگر را هم از نظر بگذرانید تا مطمئن شوید کدام معنی به لغت مورد نظر شما نزدیکتر است.
هنگامیکه صحبت از دیکشنری به میان میآید، افراد اغلب به یک دیکشنری دوزبانه، مثلاً انگلیسی به فارسی، فکر میکنند. اما باید بدانید که بهترین دیکشنری برای زبانآموزها، دیکشنری تکزبانه یا انگلیسی به انگلیسی است. البته منظور ما این نیست که نباید از دیکشنری انگلیسی به فارسی استفاده کنید، بلکه منظور این است که تأکید اصلی شما باید روی دیکشنری انگلیسی به انگلیسی باشد. در بخش بعدی در مورد نحوهی استفاده از دیکشنری بیشتر توضیح خواهیم داد، اما در اینجا به بیان ویژگیهای یک دیکشنری انگلیسی به انگلیسی میپردازیم.
در یک دیکشنری انگلیسی به انگلیسی کلمات ترجمه نشدهاند، بلکه به زبان انگلیسی توضیح داده شدهاند، بنابراین استفادهی منظم از این نوع دیکشنریها باعث میشود بطور خودکار گرامر و لغات را بخاطر بسپارید. آنها فایدهی دیگری هم برای شما دارند و آن اینست که هنگامیکه یک لغت را در دیکشنری جستجو میکنید ممکن است با کلمات تازهتری هم مواجه شوید و بدین ترتیب در یک زمان چند لغت را فرا میگیرید.
بطور کلی یک دیکشنری خوب باید اطلاعات زیر را به شما برساند:
توضیح معنی هر لغت به انگلیسی
تلفظ صحیح لغت از طریق علائم فونتیک (ترجیحاً با روش IPA)
نوع کلمه (صفت، فعل، قید، اسم و...)
ویژگیهای دستوری یا گرامری کلمه (مثلاً قسمتهای دوم و سوم فعل، قابل شمارش یا غیرقابل شمارش بودن یک اسم و...)
ترتیب قرارگیری لغات (مثلاً do homework و نه make homework)
جملات نمونه برای هر لغت
کلمات هم معنی و متضاد (بعضی از لغات)
یک دیکشنری خوب علاوه بر اطلاعاتی که باید به شما برساند، باید از ویژگیهای زیر هم برخوردار باشد:
توضیح معنی هر لغت باید نحوهی به کار بردن هر لغت را برای شما بیان کند. بطور کلی تعاریف طولانی تر بهتر هستند، چونکه اطلاعات بیشتری را به شما انتقال میدهند.
باید هر دو تلفظ آمریکایی و بریتانیایی را داشته باشد.
متداولترین اصطلاحات و افعال چند قسمتی آورده شده باشد.
خوب است که از تصاویر نیز استفاده شده باشد. گاهی یک تصویر را میتوانید بهتر از یک تعریف درک کنید.
دیکشنریهای متوسط |
دیکشنریهای بزرگ |
Cambridge Learner's Dictionary Longman Active Study Dictionary Oxford Wordpower Dictionary |
Cambridge Advanced Learner's Dictionary |
اگر شما یک دیکشنری خوب تهیه کنید، از بیشتر زبانآموزهای دیگر جلو زدهاید! شاید این باور نکردنی به نظر بیاید، ولی بیشتر افراد برای خرید یک دیکشنری به یک کتابفروشی میروند و اولین دیکشنری را که ببینند خریداری میکنند. این یک اشتباه بزرگ است! یک دیکشنری بد دیر یا زود شما را با مشکل مواجه خواهد کرد و به هر ترتیب مجبور خواهید شد یک دیکشنری دیگر خریداری کنید. آیا این بهتر نیست که از ابتدا یک دیکشنری خوب تهیه کنید؟
خرید یک دیکشنری خوب بسیار مهم است، زیرا:
یک دیکشنری خوب راهنمای شما در مسیر فراگیری زبان خواهد بود، چرا که به شما لغتهای جدید، نحوهی تلفظ صحیح واژهها و چگونگی به کار بردن آنها را خواهد آموخت. زبانآموزان موفق از دیکشنریهایشان همیشه و بطور مرتب استفاده میکنند: هنگام مطالعهی یک کتاب، در کلاسهای زبان، هنگام نوشتن ایمیل، موقع انجام تکالیف، هنگام جستجو در اینترنت و ....
این اولین، مهمترین و در عین حال آسانترین گام شما در راه آموزش زبان انگلیسی است – برای خرید یک دیکشنری به پول زیادی احتیاج ندارید (بسیار کمتر از هزینهی کلاسهای زبان).
خرید یک دیکشنری برای شما مقداری هزینه در بر خواهد داشت و این چیز خوبی است! وقتی شما در راه فراگیری زبان پول خرج میکنید، در واقع انگیزهتان را برای تداوم آن دو چندان میکنید.
|
![]() | ||||
![]() | |||||
![]() | |||||
![]() | |||||
![]() | |||||
![]() | |||||
![]() | |||||
![]() | |||||
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
شاید شما همهی نکات فراگیری زبان را بدانید، ولی اگر آنها اجرا نکنید، چیزی زیادی یاد نخواهید گرفت. واقعیت این است که اگر میخواهید به خوبی انگلیسی صحبت کنید، باید کمی زندگی روزمرهتان را تغییر دهید. در اینجا چند نمونه از کارهایی که میتوانید انجام دهید آورده شده است:
میتوانید روزی یک ساعت یک کتاب انگلیسی را مطالعه کنید و ساختارهای گرامری جملات را بررسی کرده و کلمات جدید را در یک دیکشنری جستجو کنید.
میتوانید به یک منبع شنیداری (مثلاً یک نوار کاست یا یک سیدی mp3 و...) گوش کنید و آن قسمتهایی که متوجه نمیشوید را آنقدر تکرار کنید تا آنچه گفته میشود را کاملا درک کنید.
میتوانید یک ایمیل به انگلیسی بنویسید و مرتباً از یک دیکشنری استفاده کنید و یا در اینترنت به جستجو بپردازید تا مطمئن شوید تمام کلمات به درستی به کار برده شدهاند.
هنگامیکه در خیابان مشغول قدم زدن هستید درباره آن چیزهایی که میبینید با خودتان به انگلیسی صحبت کنید.
به نظر شما چه کسی میتواند این کارهای ظاهراً عجیب و غیرعادی را انجام دهد؟ فقط کسی که از انجام دادن آنها لذت میبرد. اگر میخواهید به خوبی انگلیسی بیاموزید، بایستی به همین شکل عمل کنید. مشکل اینجاست که همهی زبانآموزها میخواهند خیلی خوب به انگلیسی صحبت کنند، اما بیشتر آنها نمیخواهند برای فراگیری آن (در تنهایی) وقت صرف کنند. کمبود انگیزه باعث میشود که زبانآموز حاضر نشود از وقت آزاد خود برای فراگیری زبان استفاده کند و یا اگر هم وقت میگذارد، نمیتواند بطور پیوسته و منظم آن را ادامه دهد.
تفاوت بین زبانآموزان معمولی و زبانآموزان با انگیزه
یک زبانآموز معمولی (فاقد انگیزهی لازم) روز قبل از یک آزمون یا تست انگلیسی، ممکن است تـا 12 سـاعت هم مطالعـه کنـد، امـا (برخلاف زبانآموزان با انگیزه) در روزهای بعد حاضر نخواهد بود روزی نیم ساعت هم به مطالعهی یک کتاب انگلیسی بپردازد. از نظر او آموزش انگلیسی چندان لذت بخش نیست، بنابراین تنها زمانی که مجبور باشد به مطالعه میپردازد. مسئله اینست که تنها مطالعهی مستمر و روزمره (حتی اگر کوتاه باشد) باعث پیشرفت سریع شما میشود. نتیجهی حاصل از یک مطالعهی سخت و بیتداوم (مثلاً دو روز کامل قبل از امتحان) مأیوس کننده است، چونکه 90 درصد آنچه که یاد گرفته شده پس از حدود یک ماه فراموش میشود. تنها مرور کردن پیوستهی چیزها باعث بخاطر سپردن آنها میشود و در غیر اینصورت شما آنها را فراموش خواهید کرد.
یک زبانآموز با انگیزه از فراگیری زبان لذت میبرد و بنابراین وقت بیشتری روی آن میگذارد و آن را بطور منظم انجام میدهد. انگیزهی بالا برای او امتیاز دیگری هم دارد و آن اینست که بخاطر سپردن کلمات و ساختارهای گرامری آسانتر میشود، زیرا مغز انسان اطلاعات مربوط به چیزهای مورد علاقهاش را به راحتی به خاطر میسپارد.
شما به چه چیزی علاقمند هستید؟ علوم؟ موسیقی؟ کامپیوتـر؟ سلامتی؟ تجـارت؟ ورزش؟ رسانههـای امروز – از قبیـل اینترنت، تلویزیون و مطبوعـات – دسترسی تقریباً نامحدودی را به اطلاعات پیرامون موضوعات مورد علاقهتان فراهم کرده است. فراموش نکنید که ما در عصر اطلاعات زندگی میکنیم.
تنها یک مشکل وجود دارد: بیشتر این اطلاعات به زبان انگلیسی است.
در اینجا چند مثال از اطلاعاتی که اگر انگلیسی بلد باشید میتوانید از آنها استفاده کنید، بیان میشود:
انگلیسی را میتوان «زبان گفتگو» نامید. چرا؟ چون به نظر میرسد همه مردم جهان پذیرفتهاند که برای گفتگو و ارتباط با یکدیگر از زبان انگلیسی استفاده کنند.
اگر شما بتوانید به انگلیسی صحبت کنید، قادر خواهید بود:
اگر خواهان شغل خوبی در زمینههای تجاری یا علمی هستید، از پشت میز کارتان بلند شوید و همین حالا به فراگیری انگلیسی مشغول شوید!
دانستن انگلیسی به شما اجازه میدهد که:
انگلیسی نه فقط مفیدترین زبان دنیاست، بلکه یکی از آسانترین زبانها برای یادگیری و استفاده محسوب میشود:
(برای دیدن معنی فارسی، اشارهگر ماوس را روی تصویر مربوطه نگه دارید.)
Syringe |
Bandage |
Plaster |
First aid kit |
|
|
||
Blood |
Doctor |
Thermometer |
Stethoscope |
|
|||
Wheelchair |
Syrup |
Tablet |
Capsule |
(برای دیدن معنی فارسی، اشارهگر ماوس را روی تصویر مربوطه نگه دارید.)
Car |
Ambulance |
![]() Bus |
![]()
Lorry (truck) |
Motorcycle |
Bicycle |
Tire |
Steering wheel |
|
| ||
Helicopter |
Airplane |
Train |
Submarine |
Caravan |
Fire engine |
Tractor |
Tank |