سیدرضا هادیان فر، مترجم و مدرس زبان انگلیسی
سیدرضا هادیان فر، مترجم و مدرس زبان انگلیسی

سیدرضا هادیان فر، مترجم و مدرس زبان انگلیسی

اصطلاح شماره 22

Be in the same boat

توضیح فارسی: در شرایط مشابهی بودن (از لحاظ سختی)

She and her classmates all have to prepare for an exam this week. They're all in the same boat.

او و همه همکلاسیهایش مجبور هستند خودشان را برای یک امتحان در این هفته آماده کنند. همه آنها همین وضع را دارند.

اصطلاح شماره 21

Once in a blue moon

معنی: گهگاه، به ندرت


 

- Once in a blue moon my wife and I eat at a very expensive restaurant.

- گهگاه من و همسرم در یک رستوران بسیار گرانقیمت غذا می‌خوریم.

- Snow falls on the city of San Diego once in a blue moon.

- به ندرت در شهر سان دیگو برف می‌بارد.

اصطلاح شماره 20

When pigs can fly

معنی: به همین خیال باش، وقت گل نی

- I'm going to buy a big car by the end of the year.

- Yes, when pigs can fly!

- میخواهم تا آخر سال یک ماشین بزرگ بخرم.

- به همین خیال باش!

 

اصطلاح شماره 19

Have a Bone to Pick with Someone

معنی: از کسی گله کردن

I have a bone to pick with you. Did you eat that chocolate mousse I was saving for my tea?
 

من می‌خواهم از تو گله کنم. تو آن شکلاتی را که برای چای‌ام نگه داشته بودم خوردی؟

اصطلاح شماره 18

Get the Axe

معنی: اخراج شدن

Senior staff are more likely to get the axe because the company can't afford their high salaries.

احتمال اینکه کارکنان ارشد اخراج شوند بیشتر است، زیرا شرکت نمی‌تواند از عهده حقوق بالای آنها بر بیاید.

 

اصطلاح شماره 17

Give Somebody a Cold Shoulder

معنی: به سردی با کسی رفتار کردن،  به کسی کم محلی کردن

What have I done to him? He gave me the cold shoulder the whole evening at the party.

 

مگر من با او چکار کرده‌ام؟ او در مهمانی تمام بعد از ظهر را به من کم محلی کرد.

اصطلاح شماره 16

Holy cow!

توضیح: از این اصطلاح بیشتر برای بیان احساساتی مانند غافلگیری یا عصبانیت استفاده می‌شود. این اصطلاح میان نوجوانان بسیار شایع است.

"Holy Cow!" she said as she saw his car after the horrible accident.

او وقتی ماشینش را پس از آن تصادف وحشتناک دید گفت: «خدای من!»

Holy cow! How did she do that?

خدای من! او چطور این کار را کرد؟