![]() |
![]() | |
همانطور که قول داده بودم نوشته امروزم مربوط به ترجمع بعضی از دایلوگهای موجود در فیلمهای زبان آمریکائی است. 1- He makes you laughf your head off. از خنده روده برت می کند لغات: laugh your head off: informal to laugh very loudly : با صدای بلند خندیدن 2- The bastards have us cornered. نامردها (پدر سوخته ها) ما رو توی منگنه گذاشتند. 3- I don’t mean to sound ungreatful, but … منظورم این نیست که از زحمات شما قدردانی نکنم ولی .... توضیحات: یعنی منظورم از بیان این مسئله عدم قدرشناسی من از زحمات شما نیست ولی ... به یک مثال دیگر در این رابطه توجه فرمائید: I don’t mean it like it sounds. اینطور که فکر می کنی (به نظر می آید ) نیست . منظوری ندارم 3- What has drawn you to this? چه چیزی شما را درگیر این جریان کرده؟ 4- I am terribly sorry, but that has nothing to do whit me. خیلی متاسفم ولی من هیچ دخالتی نداشتم. به مثالی دیگر در این رابطه دقت کنید: What happened to your brother has nothing to do whit me. اتفاقی که برای برادرتان افتاد به من هیچ ارتباطی ندارد (من دخالت نداشتم). 5- Don’t brown nose. چاپلوسی نکن (تملق نکن). لغات: Brown-nose: verb informal to try to make someone in authority like you by being very nice to them - used in order to show disapproval تملق کردن توضیحات: مترادف غیر رسمی تر آن عبارت جمله ذیل می باشد: Don’t be an apple polisher. 6- I’ll be damned. باورم نمیشه. توضیحات: این عبارت معمولا در زمان دیدن چیزی بکار می رود که برای شما بسیار تعجب آور و ناباورانه می باشد. 7- What gotten into you? چی شده؟ توضیحات: این عبارت به عنوان اعتراض از مرتکب شدن یک عمل غیر منطقی که از فرد انتظار نمیرفته است بکار برده می شود به چند مثال دیگر توجه کنید: What is eating you? از چی ناراحتی؟ Whit is in you? چته؟ ناراحتیت (دردت) چیه؟ 8- You are hopeless. I wash my hands of you. تو آمدم ناامیدی هستی (نمیشه روت حساب کرد) من که دیگه با تو کاری ندارم. 9- Do you want it refill? میل دارید دوباره برایتان (پرش) کنم 10- The position has been filled. ببخشید یک نفر استخدام شد. (دیگه جای خالی برای شما نداریم ) 11- I have my job on the line. (my job is on the line). شغلم در خطر است . توضیحات: در هنگام بحث درباره موضوعی خاص با بیان عبارت فوق این مسئله را تاکید میکنید که ممکن است در این ارتباط شغلتان را از دست بدهید. 12- Let me get this off my chest. بزار حرم دلم را (عقده دلمو) برایت باز کنم. 13- I want you to turn in the man who did it to the police. .از شما می خواهم اون مردی که این کار را انجام داده به پلیس معرفی کنید لغات: turn somebody in : to tell the police who or where a criminal is به پلیس معرفی کردن توضیحات: به دو مثال دیگر توجه کنید: Jhon’s wife finally turned him in. زن جان بالاخره اونو به پلیس معرفی کرد. I don’t want to turn your ass in , Don’t concern. ناراحت نباش تصمیم ندارم تن لشتو به پلیس معرفی کنم. 14- I have been trying to get him all day. از صبح تا حالا دام دنبالش می گردم. 15- Don’t play that whit me. با من یکی فیلم بازی نکن (سر منو گول نزن) توضیحات: به چند مترادف دیگر توجه کنید: Don’t give me that song and dance. Don’t make a fool of me. 16- I want to press charges. من می خوام شکایت کنم. توضیحات: معمولا این عبارت در مراکز قانونی (اداره پلیس یا دادگستری) جهت اعلان شکایت از شخص یا سازمانی مطرح می شود. 17- your behavior is quite out of line. That’s the end. Shape up , or ship out. رفتارت دیگر قابل تحمل نیست (از حد خودت خارج شدی) دیگه تمام شد یا خودت را درست کن یا از اینجا برو بیرون. 18- Behave yourself; I have a reputation to protect. مواظب رفتارت باش. من اینجا آبرو دارم. لغات: Reputation: the opinion that people have about someone or something because of what has happened in the past آبرو اعتبار 19- Stop picking on me. اینقدر سر به سرم نذار. لغات: pick on somebody/something: to behave in an unfair way to someone, for example by blaming them or criticizing them unfairly سر به سر گذاشتن طعنه زدن انتقاد بیجا کردن 20- I think he made one jump to much. فکر میکنم خیلی بلند پروازی کرد. |
با درود و سلام؛
بسیار خرسندم از اینکه به سرای شما راه یافته ام و بسی استفاده بردم .
فرصت کردید به بنده هم سر بزنید.
در مورد تبادل لینک یا لوگو نظرتون را بهم بگین
ومنو از نظرات ارزنده خود بهره مند سازید
با احترام